به غضنفر میگن برای زلزله چی كمك كردی ؟ میگه :
والا متاسفانه دستم خالی بود ، ایشالا زلزله بعدی !!!

 

 

نیروی انتظامی گفت : در سال 85 ده درصد کاهش تلفات جاده ای داشتیم .تا سال 87 تلفات جاده ای به صفر می رسد و انشاءالله تا سال 89 زاد و ولد هم در جاده ها خواهیم داشت !

 

 

ترکه با خره شطرنج بازی میکرده دوستاش میان میگن :عجب خر باهوشی! میگه نه بابا چی میگین یک یک مساوی هستیم!!

 

 

 

تابلوهای بین راهی در 5 کیلومتری شهرها... قم : لطفاً با وضو وارد شوید!.!... رشت: از غیرت خود بکاهید!... آبادن: پاریس 5 کیلومتر!...تهران: پایان تمام محدودیتها
!!!

 

 

 

ترکه داشته تو اتوبان کرج با سرعت میرفته , یه دفعه رادیو پیام میگه : "رانندگان عزیز که در لاین تهران به کرج در تردد هستند مواظب باشن یه راننده دیوانه در لاین مخالف در حرکت است" اونم همینجور که داشته فرمونو اینور اونور میکرده میگه : لامصبا یکی دوتام نیستن

 

 

ترکه صبح میره مغازه و کرکره رو بالا میکشه و میگه :بسم الله رحمان رحیم ...وارد میشه و میبینه همه مغازه رو خالی کردن ! کرکره رو میکشه پایین و میگه: صدق لله علی العظیم

 

 

یهو یكی از اوون پایین داد میزنه: هوی غضنفر, خونتون آتیش گرفته،‌ زن و بچت هم سوختن،‌ مردن! تركه هم میگه دیگه این زندگی برای من معنی نداره. خودشو از اوون بالا پرت میكنه پایین. همینجور كه داشته می افتاده،‌ یهو به خودش میگه: اااه.. من كه بچه ندارم! دوباره یخورده میره، یهو میگه: اااه.. من كه زن ندارم! میرسه نزدیكای زمین،‌میگه: اااه..! اصلا من كه غضنفر نیستم!

 

 

 

غضنفر ادعای پیغمبری میكرده، ملت بهش میگن: بابا پیغمبری همین ریختی الكی كه نیست... پیغمبرا معجزه دارن، كتاب دارن.. تو اصلاٌ كتابت كو؟ یكم فكر میكنه، میگه: كتابا هنوز چاپ نشده، فعلاٌ جزوه میگم بنویسید

 

 

 

 

 

غضنفر نشسته بوده تو تاکسی، همینجوری که داشتن میرفتن یه دفعه یک بادی از جهت نامساعد از یکی از خانمای مسافر در میره. راننده تاکسی هم از اون تهرونیای با مرام بوده، ‌زود میگه: خانمها، آقایون! می‌بخشید، من امروز غذای باد دار خوردم، دست خودم نبود. غضنفرقضیه رو میفهمه، خیلی خوشش میاد. با خودش میگه: ‌عجب آدم با مرامیه، دمش گرم! خلاصه یکم میگذره، خانم دوباره تلنگشون در میره. رانندهه باز زود میگه: خانمها، آقایون شرمنده، ‌دست خودم نبود.غضنفر با خودش فکر میکنه: اینجوری نمیشه، من جوان آذربایجانم، باید غیرت خودمو نشون بدم. ایندفعه که این خانم بگوزه، من گردن می‌گیرم. هرچی منتظر میشه دیگه بادی از خانم در نمیره، تا اینکه میرسه به مقصد و باید پیاده میشده. همینطور که داشته پیاده میشده، میگه: خانمها، آقایون! من از شما معذرت می‌خوام، از این به بعد هروقت این خانم گوزید، بدونید من بودم

 

 

 

 

یه مورچه ناراحت بوده ازش می پرسن چرا ناراحتی ،میگه : عاشق یه نفر بودم بعد از یک سال فهمیدم چای خشک بوده  

 

 

 

 

به تركه میگن با شمشیر جمله بساز . میگه : فداتشم شیر می خوای ؟؟؟

 

 

 

تركه رو میبرن واسه تبلیغ كفش گام به گام
میگه:گام به گام با كفش گام هر كی نخره ننه شو میگام!

 

 

 

تركه رو بهش كار میدن كه كف اتوبان رو لاین بكشه…
روز اول ۶ كیلومتر رنگ میزنه…
روز دوم ۳ كیلومتر رو
و روز سوم كمتر از یه كیلومتر…
صاحب كارش بهش میگه هوی چرا تو هر روز كمتر از دیروز كار میكنی…؟
میگه: “من نمیتونم بهتر از این كار كنم… چون هر روز دارم از قوطی رنگ دورتر میشم”

 

 

 

به تركه میگن : از چه تیم فوتبالی خوشت میاد ؟ میگه : قربون جدش برم ! آ سد میلان

 

 

تركه میخواسته بره بهشت زهرا، ‌گل گیرش نمیاد كمپوت می‌بره!

 

 

 

 

شب دو تا ترك پیش هم می خوابند تا صبح دعوا می كنند كه كی وسط بخوابه!!

 

 

 

می خواستن تركه رو اعدام كنن، ازش می پرسن: آخرین حرفت رو بزن.
می گه: لعنت بر پدر و مادر اون كسی كه بزنه زیر چهار پایه!

 

 

 

از یه ترکه می پرسن:اگه گفتی خط وسط قرص برای چیه ؟ میگه برای اینكه وقتی تو گلوم گیر كردبا پیچ گوشتی بدم بره پایین